سید محمدرضا احمدی طباطبایی؛ احمد شریعتمداری
چکیده
تبیین چیستی و راه نیل به «سعادت» به عنوان ایدهای اساسی در زندگی انسان و «سیاست» به عنوان جامع اعتبارات قدرتبنیاد بعدالاجتماعی، همواره مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده و صدرالمتألهین نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. این مقاله در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که رابطه سعادت و سیاست در ضمن فهم معنای آنها نزد ملاصدرا چگونه ...
بیشتر
تبیین چیستی و راه نیل به «سعادت» به عنوان ایدهای اساسی در زندگی انسان و «سیاست» به عنوان جامع اعتبارات قدرتبنیاد بعدالاجتماعی، همواره مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده و صدرالمتألهین نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. این مقاله در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که رابطه سعادت و سیاست در ضمن فهم معنای آنها نزد ملاصدرا چگونه است؟ در فرایند پاسخ به این سؤال، مقاله به سعادت و مساوقت آن با وجود، خیر و سلامت از نظر ملاصدرا میپردازد و اهمیت کمال عقل نظری و عملی را در تحقق سعادت بیان میکند. صدرا از سعادات متفاضل و ملائمت آنها با مرتبت انسانها و توان ادراکیشان سخن میگوید و در نهایت نیز به سعادت قصوی التفات دارد. سیاستی که او به اجمال طرح میکند نیز بخشی از قوس صعود نفس و صیرورت سعادتمندانهاش با دو بال عقل نظری و عقل عملی است که رهنمون بیت الله المحرم میشود. حضور اجتماعی انسان شرط تکامل و نیل به سعادت عنوان شده و اساسا معاش، معبر معاد شناخته میشود. پس در مقام دستاورد مقاله میتوان به وضوح، «برهمکنش دوسویه سعادت و سیاست» را مورد اذعان قرار داد. در واقع هم تمام توجه صدرا در ترسیم ابعاد سیاست مطلوبش، مصروف تأمین سعادت برای اهالی مدینه فاضله میگردد تا در سایه انسان کامل، غایت نهایی که فناء فی الله است حاصل شود و هم تحصیل سعادت جز از مسیر یک سیاست متعالیه به دست نمیآید. این مقاله، با رویکردی بنیادین در پژوهش و روشی متخذ از روش تفسیری رئالیستی که با حفظ تفاوتهایی در هستیشناسی معنا و معرفتشناسی آن به هرمنوتیک هرش نزدیک است، معنای لفظی سعادت و سیاست را در ژانر فلسفی اصالة الوجودی واکاویده است.